به گزارش گنابادتایمز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی روستای سقی،  رسوم این روستا برای برگزاری مراسم Ú©ÙÙ† Ùˆ دÙÙ† اموات رسوم خاصی است.
در روستای ما وقتی Ú©Ù‡ کسی از دنیا Ù…ÛŒ رود ØŒ رسوم خاصی بر آن ØÚ©Ù…Ùرماست ØŒ Ú©Ù‡ در این پست به آن اشاره خواهد شد .
قدیم ØŒ وقتی Ú©Ù‡ کسی از دنیا Ù…ÛŒ رÙت ØŒ بلاÙاصله پس از اطلاع رسانی ØŒ تابوت را Ú©Ù‡ از جنس چوب هم بود ØŒ به درب منزل آن مرØوم Ù…ÛŒ آوردند .
پس از این Ú©Ù‡ تابوت را Ù…ÛŒ آوردند ØŒ عده ای برای Øمل تابوت به منزل آن مرØوم Ù…ÛŒ آمدند .
اگر میت ØŒ مرد بود Ùˆ همسرش زنده بود Ùˆ توانایی اداره بازماندگان را داشت ØŒ Ú©ÙÙ† میت را به همراه مقداری کاÙور ØŒ سدر Ùˆ صابون جهت شستشوی میت را در « کلتاس » keltas Ú©Ù‡ معولا از جنس مس بود ØŒ آماده Ù…ÛŒ کرد Ùˆ به « Øمومی » hamoomi ده Ù…ÛŒ داد تا خودش به هر Ù†ØÙˆÛŒ Ù…ÛŒ داند ØŒ تدبیر کند .
معمولا هم بازماندگان ، شیون می کردند و « ووی » wooy می کشیدند . « ووی » همان شیون های همراه با سروصدای بلند است که داغدیدگان در نهایت تاس٠، اقدام به آن می نمایند .
تابوت را در صØÙ† منزل Ù…ÛŒ گذاشتند ØŒ چند Ù†Ùر مرد Ú©Ù‡ از توان جسمی بیشتری برخوردار بودند ØŒ به داخل اتاق یا Ù…ØÙ„ÛŒ Ú©Ù‡ شخص از دنیا رÙته است ØŒ Ù…ÛŒ رÙتند Ùˆ میت را بیرون Ù…ÛŒ آوردند . معمولا هم اÙرادی قبل از Ùوت شخص ØŒ در بالای سر او Øاضر Ù…ÛŒ شدند Ùˆ « او ور لووش Ù…ÛŒ کردند » ow wer lowesh mikardand یعنی با یک قاشق ØŒ آب روی لب های شخص Ù…ÛŒ ریختند . مشهور است Ú©Ù‡ در Ù„Øظات آخر ØŒ شیطان به نظر شخص « Ù…Øتضر » ( کسی Ú©Ù‡ در Øال اØتضار Ùˆ جان دادن است ) Ù…ÛŒ آید Ùˆ چون تشنگی بر او غالب Ù…ÛŒ شود ØŒ ظر٠آبی در دست دارد Ùˆ به او Ù…ÛŒ گوید : از خداوند بیزاری بجوی تا به تو آب بدهم Ùˆ چون شخص بیزاری Ù…ÛŒ جوید ØŒ به او آب نمی دهد Ùˆ نهایتا شخص کاÙر از دنیا Ù…ÛŒ رود . بدین Ù„Øاظ آب روی لب شخص Ù…ÛŒ گذارند تا مبادا Ùریب شیطان را بخورد .
در قدیم وقتی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواستند وضعیت شخص را در روزهای آخر ترسیم کنند Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : « دگه او ور لووش مکونن » dega ow wer lowesh mekonan Øاکی از این Ú©Ù‡ : Ù„Øظات آخر عمر را سپری Ù…ÛŒ کند .
اگر شخصی از بستگان شامل Ùرزندان ØŒ همسر ØŒ نوادگان یا کسی Ú©Ù‡ به شخص در Øال مرگ خیلی وابسته است Ø› بالای سر او گریه صداداری Ù…ÛŒ کرد ØŒ به او Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند از آنجا برود Ú©Ù‡ مبادا شخص ØŒ « جو وسر » joo we sar شود . « جو وسر » همان « جان به سر » شدن است . در این Øالت ØŒ شخص تا مدتی از دنیا نمی رÙت Ùˆ جان دادن او طول Ù…ÛŒ کشید .
اÙرادی Ú©Ù‡ دنیا دیده بودن ØŒ در Ù„Øظات آخر ØŒ شخص را « کلیمه » kelima می دادند . « کلیمه » همان ذکر لااله الا الله ØŒ Ù…Øمدا رسول الله Ùˆ علیا ولی الله است Ú©Ù‡ در پایان آن هم « Øقا Øقا » اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ شد . برخی از اÙراد هم قبل از مرگ ØŒ خود را کلیمه Ù…ÛŒ داند تا بدون کلیمه از دنیا نروند . بعدها اگر کسی بدون کلیمه از دنیا Ù…ÛŒ رÙت ØŒ وجه خوبی نداشت Ùˆ شاید Ùرزندان Ùˆ بستگان او مورد شماتت دیگران واقع Ù…ÛŒ شد Ùˆ در مقام سرزنش Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : پدرت بدون کلیمه مرد .
پس از Ùوت شخص ØŒ اÙرادی بودند Ú©Ù‡ مدیریت Ú©ÙÙ† Ùˆ دÙÙ† را بر عهده داشتند . آخوند ده ØŒ Ù…ÛŒ Ùرستاد تا قاری ( کسی Ú©Ù‡ سه شبانه روز بالای قبر میت قرآن Ù…ÛŒ خواند ) ØŒ قبر Ú©Ù† ØŒ مسئول تهیه سنگ Ùˆ غسال را خبر کنند . به اینها اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ شد : خادم مسجد Ùˆ Øمومی روستا Ùˆ با بانوانی Ú©Ù‡ میبایست در قسمت خانم ها مدیریت امور را برعهده بگیرند ØŒ جمعا Ù…ÛŒ شدند Û±Û± Ù†Ùر .
بلاÙاصله Û² Ù†Ùر برای ØÙر قبر به سرآب روستا Ù…ÛŒ رÙتند . قاری هم قرآن را در زیر بغل گرÙته Ùˆ کناری Ù…ÛŒ نشست تا برای مراسم خبرش کنند . قاری ها دو Ù†Ùر بودند . معمولا ØŒ یک تیپ خاصی در این جریان Øضور داشتند . مثلا همیشه یک دست قاری خوان با مسئول ØÙر قبر Ùˆ Øمومی ده Ùˆ خادم مسجد Ùˆ نیز آخوند روستا Ú©Ù‡ مسئولیت Ú©ÙÙ† Ùˆ دÙÙ† Ùˆ ختم با او بود ØŒ با یکدیگر رÙیق بودند Ùˆ اگر یک Ù†Ùر از آنها با دیگری دچار مشکل Ù…ÛŒ شد ØŒ ممکن بود برای مراسم بعدی خبرش نکنند Ùˆ قاری یا قبرکن دیگری را بکارگیری کنند . البته Øمومی روستا با خادم Ùˆ مسئول تهیه سنگ Ùˆ غسال همراه با آخوند ده ØŒ گروهی مشخص شده Ùˆ تقریبا دائمی بودند ولی قاری ها وقبرکن ها تغییراتی داشتند .
دقیقا از وقتی Ú©Ù‡ شخص Ùوت Ù…ÛŒ کرد ØŒ مراسم رسما شروع Ù…ÛŒ شد . اگر Ùرزندان میت در روستا Øضور داشتند ØŒ نماز خوانده Ù…ÛŒ شد Ùˆ پس از دÙÙ† ØŒ مراسم ختم آغاز Ù…ÛŒ گردید Ùˆ اگر هم Ùرزندان او در راه دوری بودند یا در شهر دیگری مثل مشهد یا تهران یا جاهای دیگر زندگی Ù…ÛŒ کردند ØŒ پس از اطلاع رسانی به او ØŒ میت را غسل داده ØŒ در غسالخانه یا مسجد سرآب Ù…ÛŒ گذاشتند تا Ùرزندانش برسند . در این گونه اطلاع رسانی ØŒ مستقیما به طر٠خبر مرگ را نمی دادند ØŒ بلکه اگر میت جوان بود ØŒ Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : بیائید Ú©Ù‡ پایش شکسته است یا اگر میت میانسال Ùˆ پیر بود ØŒ Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : خود را برسانید Ú©Ù‡ به زنده بودن او برسید .
قدیم البته مردم در کنار غسالخانه روستا تجمع Ù…ÛŒ کردند . هر کسی Ú©Ù‡ وارد جمع Ù…ÛŒ شد ØŒ با صدای بلند Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : اخلاص . Ùˆ مردم همه سوره توØید یا همان اخلاص را زیر لب تکرار Ù…ÛŒ کردند .
در کنار غسالخانه روستا ØŒ درخت بیدی بود Ú©Ù‡ هنوز هم هست Ùˆ مرØوم Øاج آخوند عسکری Ú©Ù‡ خدایش بیامرزد ØŒ از آن درخت ØŒ چوب هایی به اندازه یک ذراع ( از آرنج تا Ù…Ú† ) از درخت بید Ù…ÛŒ بیرد Ùˆ با چاقوی مخصوصی Ú©Ù‡ داشت ØŒ روی آن جملاتی را ØÚ© Ù…ÛŒ کرد . معمولا از نوع لااله الا الله Ùˆ اذکار مرسوم دیگری بود Ú©Ù‡ متاسÙانه از آن اطلاع چندانی ندارم . چوبهای باریک را در پنیه Ù…ÛŒ پیچید Ùˆ آنها را به داخل غسالخانه Ù…ÛŒ Ùرستاد . در زبان مردم این گونه بود Ú©Ù‡ وقتی نکیر Ùˆ منکر به بالای سر میت Ù…ÛŒ آیند ØŒ چون توان بلند شدن را ندارد ØŒ این چوبها را زیر بغل گرÙته Ùˆ به Ú©Ù…Ú© آنها بلند Ù…ÛŒ شود . عده ای هم Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند تا وقتی Ú©Ù‡ این چوبها تازه است ØŒ میت را داخل قبر اذیت نمی کنند .
برای این Ú©Ù‡ بدانیم ÙلسÙÙ‡ یان کار چیست ØŒ به توضیØÛŒ نیازمندیم :
به این دو چوب در چارچوب Ùقهی ØŒ « جریدتین » Ù…ÛŒ گویند .
یکى از سنت هائى Ú©Ù‡ درباره آن تاءکید شده این است Ú©Ù‡ دو قطعه چوب تر همراه میت بگذارند Øال Ú†Ù‡ اینکه صغیر باشد Ùˆ Ú†Ù‡ کبیر Ú†Ù‡ مرد باشد Ùˆ Ú†Ù‡ زن البته در مورد Ø·ÙÙ„ صغیر به امید ثواب جریده بگذارند نه بعنوان سنت دستورى Ùˆ بهتر آن است Ú©Ù‡ چوب نامبرده جریده خرما باشد Ùˆ اگر Ùراهم نشد از درخت سدر Ùˆ اگر آن نیز Ùراهم نشد از درخت بید Ùˆ اگر نشد از انار Ùˆ اگر آن نیز نشد از هردرخت ترى Ú©Ù‡ Ùراهم است بگذارند Ùˆ بهتر آنست Ú©Ù‡ این دو جریده هریک به درازاى استخوان ذراع باشد هرچند Ú©Ù‡ کمتر آن تا یک وجب Ùˆ بیشترش تا یک ذراغ نیز کاÙÙ‰ است همچنانکه در Ú©ÛŒÙیت نهادن آن بهتر آنست Ú©Ù‡ یکى را در طر٠راست روى ترقوه میت نهاده دنباله اش †بطر٠پهلوى میت تا هرجا رسید قرار گیرد بطورى Ú©Ù‡ به پوست بدن او بچسبد Ùˆ جریده دیگررا بهمین Ù†ØÙˆ روى ترقوه سمت Ú†Ù¾ او مى گذارندلکن این جریده را ببدن میت نمى چسبانند بلکه آنرا بین پیراهن Ùˆ سرتاسرى جاى مى دهند.
گذاشتن جریدتین زیر بغل میت (و آن دو چوب تر از نخل یا چیز دیگر است ) عذاب قبر را برطر٠مى کند.
زراره Ù…ÛŒ گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم : وقتى انسان مى میرد چرا ((جریدتین )) با او دÙÙ† مى کنند؟  Øضرت Ùرمود: براى این Ú©Ù‡ تا زمانى Ú©Ù‡ آن دو چوب تر باشند عذاب از میت برداشته مى شود Ùˆ Øسابرسى از او نمى کنند؛ زیرا عذاب قبر Ùˆ Øساب در یک روز Ùˆ یک ساعت مى باشد Ùˆ آن هم از وقتى است Ú©Ù‡ میت را داخل قبر مى کنند تا موقعى Ú©Ù‡ بستگان از سر قبر او برمى گردند. اما بعد از خشک شدن آن دو چوب ØŒ دیگر میت را عذاب نمى کنند.
Øضرت رسول صلى الله علیه Ùˆ آله به قبرستانى عبور کرد، دید صاØب قبرى را عذاب مى کنند Ùرمود: دو چوب تر بیاورید، وقتى آوردند یکى را بالاى سر میت Ùˆ دیگرى را پائین پاى میت دÙÙ† کرد.
عرض کردند: یا رسول الله ! چرا چنین کردید؟ Ùرمود: براى این Ú©Ù‡ عذاب او تخÙی٠پیدا کند Ùˆ تا وقتى این دو چوب تر باشد او را عذاب نمى کنند.
نیز Øضرت صادق علیه السلام Ùرمود: ((جریدتین )) Ú©Ù‡ با انسان دÙÙ† مى شوند، هم براى مؤ من Ù†Ùع دارد Ùˆ هم براى کاÙر
داخل غسالخانه قدیم ØŒ تاریک بود Ùˆ Øشتناک . در وسط آن ØŒ Øوضی بود Ú©Ù‡ آب استخر به آن وارد Ù…ÛŒ شد Ùˆ Øجم آن ØŒ شامل « کر » بود . آب کرّ از اقسام آب مطلق Ùˆ پاک کننده است و با ملاقات نجاست، نجس نمی‌شود، مگر آنکه رنگ ØŒ بو یا مزه آن بر اثر ملاقات با نجاست، تغییر کند .
تخته بزرگی هم در وسط صØÙ† غسالخانه خودنمایی Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ میت را روی آن Ù…ÛŒ گذاشتند برای شستن . در قدیم Ú©Ù‡ همدیگر را Ù†Ùرین Ù…ÛŒ خواستند بکنند Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : الهی پوزکت Ùˆ تخته بینم . یعنی روزی برسد Ú©Ù‡ صورتت را روی تخته غسالخانه برای شستن Ùˆ غسل دادن قرار دهند .
« سرآب » به جایی Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ قنات روستا در آنجا قرار دارد Ùˆ جانمایی امکنه از قبیل مسجد Ùˆ غسالخانه به گونه ای بوده Ú©Ù‡ امکان دسترسی به آب جهت طهارت ØŒ وجود داشته باشد Ùˆ این تدبیر ØŒ نشان از دغدغه گذشتگان به آموزه های دینی Ùˆ معرÙتی بوده است . وقتی کسی از دنیا Ù…ÛŒ رÙت ØŒ کسی Ú©Ù‡ همزمان با مراسم غسل دادن میت ØŒ آب کشاورزی از آن او بود ØŒ ایثار Ù…ÛŒ کرد Ùˆ آب را به درون Øوضچه ای Ú©Ù‡ میت را غسل Ù…ÛŒ دادند ØŒ هدایت Ù…ÛŒ کرد تا Ú©ÛŒÙیت غسل با سه آب سد ØŒ کاÙور Ùˆ خالص صورت پذیرد . البته بعدا عوض آبها را به شخصی Ú©Ù‡ این لط٠را کرده است ØŒ بر Ù…ÛŒ گرداندند Ùˆ Ùرزندان Ùˆ بازماندگان میت از او تشکر Ù…ÛŒ کردند Ùˆ تا مدتها خود را مدیون او Ù…ÛŒ دانستند .
اگر میت مرد بود ØŒ شش تا Ù‡Ùت Ù†Ùر اعم از غسال Ùˆ همراهان Ùˆ اقوام درجه یک در غسالخانه جهت انجارم مراسم Øضور پیدا Ù…ÛŒ کردند . اگر زن بود ØŒ این تعداد به Ù„Øاظ عاطÙÛŒ اÙزایش پیدا Ù…ÛŒ کرد Ùˆ گاهی هم این تجمع به گونه ای بود Ú©Ù‡ آنها را خارج Ù…ÛŒ کردند Ùˆ Øتی مرØوم Øاج آخوند به آنها تشر Ù…ÛŒ زد Ú©Ù‡ اجازه دهند مراسم به درستی صورت پذیرد .
زنها هم در بیرون از غسالخانه به زاری Ùˆ شیون مشغول بودند Ùˆ اÙرادی هم مامور ساکت کردن آنها Ùˆ تسلی به بازماندگان بودند . اگر میت جوان Ù…ÛŒ بود Ùˆ اصطلاØا جوانمرگ Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ واویلا بود Ùˆ کنترل جلسه واقعا سخت بود .
همزمان ØŒ غسل میت هم در داخل غسالخانه انجام Ù…ÛŒ شد Ùˆ گاهی از داخل پیغام Ù…ÛŒ دادند Ú©Ù‡ Ùلان چیز را بیاورید . نوعا این وسایل با بدتر شدن وضعیت Ù…Øتضر در روزهای آخر ØŒ آماده شده بود Ùˆ دسترسی به صابون جهت شستشوی اولیه ØŒ سدر Ùˆ کاÙور جهت غسل Ùˆ Ú©ÙÙ† میت هم آماده بود . سپس میت را غسل Ùˆ Ú©ÙÙ† نموده ØŒ در همان غسالخانه داخل تابوت گذاشته Ùˆ بیرون Ù…ÛŒ آوردند . با بیرون آوردن میت ØŒ ناله ها بیشتر Ùˆ شیون تمام Ùضا را پر Ù…ÛŒ کرد .
شخصی Ú©Ù‡ تقریبا به رسوم آشنا بود Ùˆ از صدای جرسی هم برخوردار بود با صدای بلند در دنبال جنازه Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : بلند بگو لا اله الا الله … Ùˆ تشییع کنندگان Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : لا اله الا الله . آن شخص بلاÙاصله Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : Ù…Øمد است رسول Ùˆ علی ولی الله . مردم هم Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : لا اله الا الله . باز Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : به ØÙ‚ شر٠لا اله الا الله … Ùˆ مردم Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : لا اله الا الله .. Ùˆ او باز تکرار Ù…ÛŒ کرد : بلند بگو لااله الاالله .. Ùˆ مردم این ذکر شری٠را تکرار Ù…ÛŒ کردند .
تابوت آن وقت ها خیلی سنگین بود . از جنس چوب بود . سخت Ùˆ سنگین . قسمتی Ú©Ù‡ سر میت در آن جای Ù…ÛŒ گرÙت ØŒ اندکی گشادتر Ùˆ قسمت انتهایی ØŒ تنگ بود .Ø´Ú©Ù„ خاصی داشت . مردم گاهی هم خسته Ù…ÛŒ شدند Ùˆ عده ای Ú©Ù‡ پایه های تابوت را Ù…ÛŒ گرÙتند ØŒ واقعا عرق ریزان به ادامه مسیر ناچار بودند Ùˆ گاهی Ú©Ù‡ مثلا میت را از اول روستا به قبرستان Ù…ÛŒ بردند واقعا به چند Ù†Ùر قوی نیاز بود Ú©Ù‡ انصاÙا در روستای ما همواره ØŒ مردم به یکدیگر Ú©Ù…Ú© کرده اند Ùˆ قابل تقدیر است این همه نوعدوستی Ùˆ صداقت Ùˆ یکدلی . خدا اموات همه را بیامرزد .
میت را در کنار قبر Ú©Ù‡ ØÙر شده بود یا در Ùضایی Ú©Ù‡ از قبل هماهنگ شده ØŒ قرار Ù…ÛŒ دادند Ùˆ نماز خوانده Ù…ÛŒ شد . قدیم نماز را Ùقط مردان Ù…ÛŒ خواندند . بعدها زنها هم Øضور پیدا کردند .
گاهی هم Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ قبر به قبر دیگری برخورد Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مجبور به ØÙر قبر جدید Ù…ÛŒ شدند . کار سختی هم بود . در روستای ما رسم است Ú©Ù‡ هر کسی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ میرد ØŒ از قبل وصیت Ù…ÛŒ کندکه مثلا مرا در کنار پدرم یا مادرم یا Ùرزندم یا … دÙÙ† کیند Ùˆ این گاهی اوقات ØŒ کار را سخت Ù…ÛŒ کند چون اکثر قبرها قدیمی اند Ùˆ مشکلاتی ایجاد Ù…ÛŒ شود . در تابستان ØŒ این مراسم ØŒ اشکال چندانی وارد نمی کند ولی در زمستان واقعا اشکالاتی ایجاد Ù…ÛŒ شود . باید برای قاری ها جای خواب Ùˆ غذای داغ Ùˆ کرسی Ùˆ امثال آن درست کنند Ùˆ Øتی قبر را ØÙر کردن هم در زمستان خیلی مشکلات دارد .
قبر Ú©Ù‡ آماده شد ØŒ Øالا نوبت سنگ گذاری داخل قبر است . اینجا ماموریتی Ú©Ù‡ مسئول سنگ انجام داده ØŒ به خوبی آشکار Ù…ÛŒ شود . اÙرادی بودند Ú©Ù‡ صخره های سنگین اما صیقلی Ùˆ دارای Ø´Ú©Ù„ مستطیل Ùˆ به ابعاد Û¹Û° سانتیمتر در Û±/Û²Û° را تهیه Ù…ÛŒ کردند Ùˆ برای روز مبادا آماده Ù…ÛŒ نمودند . این کار هم واقعا سخت بود ØŒ Ú†Ù‡ این Ú©Ù‡ مسئول سنگ باید کوهها را Ù…ÛŒ پیمود بلکه سنگ خوبی گیر آورده سپس با پردازش آن با وسایل خاص ØŒ آن را بار الاغ کرده Ùˆ به روستا بیاورد .
سنگها را گروهی آماده Ù…ÛŒ کردند . Øمومی ده ØŒ دلو یا بانکه های Øاوی آب را به کنار قبر Ù…ÛŒ آورد تا برای درست کردن Ú¯Ù„ ØŒ آماده باشد . مردم در این جور مواقع به او Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کردند .
شخصی Ú©Ù‡ داخل قبر Ù…ÛŒ رÙت ØŒ از Ù…Øارم بود ( در صورتی Ú©Ù‡ میت زن باشد ) . پارچه ای را به دور کمر میت می انداختند Ùˆ یک Ù†Ùر در اینطر٠قبر Ùˆ یکی آنطر٠، آهسته Ùˆ با Ú©Ù…Ú© دیگران ØŒ میت را داخل قبر Ù…ÛŒ گذاشتند . میت را ناگهانی وارد قبر نمی کردند Ùˆ این البته برگرÙته از روایات است تا شخص با سختی قبر Ùˆ تاریکی آن آشنا شود .
شخصی Ú©Ù‡ داخل قبر بود خیلی کار سختی داشت چون باید تلقین میت Ú©Ù‡ با : اسمع اÙهم یا Ùلان ابن Ùلان آغاز Ù…ÛŒ شود Ùˆ تقریبا طولانی است ØŒ تمام شود Ùˆ هر بار Ú©Ù‡ اسم میت Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شود ØŒ میت را تکان دهد .
وقتی تلقین تمام شد ، صورت میت را باید بر خاک می نهادند . آن شخص باید این کار را در داخل قبر انجام می داد .
وقتی Ú©Ù‡ این کار انجام شد ØŒ آهسته ØŒ سنگ ها را داخل قبر Ù…ÛŒ Ùرستادند . سنگ ها باید به گونه ای تعبیه شود Ú©Ù‡ گرانیگاه آن در اثر Ùشار خاک Ùˆ Ú¯Ù„ ØŒ دچار آسیب یا شکستگی نشود بنابراین ØŒ Ùیزیک سنگ ها هم به نوع توانایی Ùˆ مهارت مسئول سنگ بستگی داشت Ùˆ Ú†Ù‡ بسا Ú©Ù‡ شخص ناواردی سنگ تهیه Ù…ÛŒ کرد Ùˆ سنگ یا از Ú©ÛŒÙیت لازم برخوردار نبود Ùˆ یا Ù…ÛŒ شکست ولی مهارت شخص یا ناشیگری او ØŒ بعدها مورد نقد قرار Ù…ÛŒ گرÙت . در این هنگام Ú©Ù‡ سنگ ها مستقر Ù…ÛŒ شد Ùˆ دیواره داخلی قبر با سنگ Ùˆ کلوخ Ùˆ مواردی شبیه آن پر Ù…ÛŒ شد Ùˆ Ùضاهای خالی گرÙته Ù…ÛŒ شد ØŒ آن شخص بیرون Ù…ÛŒ آمد Ùˆ اÙرادی هم بالای قبر آماده بودن تا Ú¯Ù„ را به داخل قبر ریخته Ùˆ روی میت را بپوشانند معمولا یک Ù†Ùر خاک Ùˆ Ú¯Ù„ را روی قبر نمی ریخت Ùˆ بیل را دست به دست Ù…ÛŒ کردند تا دیگران هم در این امر مشارکت داشت باشند Ùˆ ثواب ببرند. شاید هم ÙلسÙÙ‡ خاصی داشت Ú©Ù‡ من نمی دانم . در ضمن همه این مراسم ØŒ اÙراد داغدار گریه Ù…ÛŒ کردند Ùˆ مخصوصا Ú©Ù‡ در Ù„Øظه آخر Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ Ùرزندان Ùˆ Ù…Øارم ØŒ میت را یکبار دیگر ببینند Ú©Ù‡ واقعا بر مصیبت داغدیدگان اÙزوده Ù…ÛŒ شد .
قبر را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پوشاندند ØŒ ظر٠آبی را روی بیل Ùˆ کلنگ Ù…ÛŒ ریختند Ùˆ همانجا با آن آب ØŒ بیل Ùˆ کلنگ را Ù…ÛŒ شستند . در قدیم Ú©Ù‡ سنگ قبر به روش امروز مرسوم نبود ØŒ روی قبر Ú©Ù‡ Ú¯Ù„ بود ØŒ سنگ مستطیل Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ù…ÛŒ گذاشتند Ùˆ سنگی مربعی Ø´Ú©Ù„ هم در قسمت سر میت گذاشته ØŒ سبوی کهنه ای را از یک متری رها کرده ØŒ روی همان سنگ Ù…ÛŒ شکستند Ùˆ این سبو شکستن Øاکی از این بود Ú©Ù‡ Ùلانی از دنیا رÙت Ùˆ عمرش تمام شد . به هنگام ترک قبرستان هم ØŒ Ù‡Ùت قدم Ù…ÛŒ رÙتند Ùˆ باز Ù…ÛŒ گشتند .
بعد ØŒ همه کنار قبر Ù…ÛŒ آمدن Ùˆ ÙاتØÙ‡ خوانده ØŒ دسته جمعی به درب منزل آن مرØوم Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ در آنجا وقتی همه مردم جمع Ù…ÛŒ شدند ØŒ آخوند ده با صدای بلند Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : اخلاص . Ùˆ همه اخلاص خوانده ØŒ صاØبان مصیبت از مردم تشکر Ù…ÛŒ کردند Ùˆ متÙرق Ù…ÛŒ شدند . در روستاها ØŒ وقتی یک Ù†Ùر از جمع مردم Ú©Ù… Ù…ÛŒ شود ØŒ بر روØیه سایر مردم تاثیر Ù…ÛŒ گذارد Ùˆ تا مدتی از خاطرات آن مرØوم سخن Ù…ÛŒ گویند . معمولا در قدیم ØŒ شب ها سر قبر شخص تازه مرده ØŒ « کاهدودو » Ù…ÛŒ کردند . مقداری کاه را آتش Ù…ÛŒ زدند تا Øیوانات سراغ قبر نیایند . بعدها البته روی خاک میت ØŒ چراغ Ùانوس قرار Ù…ÛŒ دادند .
Ùردا ØµØ¨Ø Ø¨Ù„Ù†Ø¯Ú¯Ùˆ را روشن Ù…ÛŒ رکدند Ùˆ تا سه روز مراسم عزاداری میت برگزار بود Ú©Ù‡ البته با توجه به گرÙتاری های امروزی ØŒ به Û² روز تقلیل یاÙت Ùˆ ظهر وز دوم با ناهار از مردم پذیرایی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ خود جای بØØ« دادر Ùˆ از Øوصله این قلم خارج است .
شام Ùˆ صبØانه Ùˆ ناهار اÙرادی از قبیل قاری ها ( Û² Ù†Ùر ) خادم مسجد ( یک Ù†Ùر ) Øمومی ( Û² Ù†Ùر ) آخوند ده ( یک Ù†Ùر ) قبرکن ( Û² Ù†Ùر ) مسئول سنگ ( یک Ù†Ùر ) آخوند زنانه ( Û² Ù†Ùر ) با صاØب عزا بود .