تاریخ : جمعه, ۲۸ دی , ۱۴۰۳ 18 رجب 1446 Friday, 17 January , 2025
1

گفتگو با آزاده ی روشناوندی

  • کد خبر : 1164
  • 02 شهریور 1392 - 20:25
گفتگو با آزاده ی روشناوندی

به یاد سال های اسارت در گفتگو با یک آزاده ی روشناوندی

به گزارش گنابادتایمز به نقل از گناپا ،گفتگویی به آزاده سرافراز جناب آقای غلامرضا پایاب صورت گرفته است که در این مجال به انتشار آن می پردازیم.

به مناسبت سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی سری به بنیاد شهید گناباد زدم و در آنجا پس از پرس و جو و از این اتاق به آن اتاق رفتن، به سراغ آقای عبدی رئیس بنیاد شهید گناباد رفتم و طی صحبتی که با هم داشتیم، قرار براین شد که بعد از افطار جهت بازدید یکی از خانواده های آزادگان به روستای روشناوند برویم.

ساعت حدودا 9 شب بود که با آقای عبدی رئیس بنیاد شهید و آقای عاشوری بخشدار کاخک راهی روستای روشناوند، 30 کیلومتری گناباد شدیم.
در طول مسیر راه تمام سوالاتی که باید از این آزاده می پرسیدم مرور می کردم. کم کم داشتیم نزدیک خانه ی آقای پایاب می شدیم ، بعد از چند دقیقه خود را جلوی در خانه ی این آزاده دیدم، خانه ای ساده و بی آلایش بود و حیاطی که مانند دل صاحب خانه اش بزرگ بود. در این بین تک درخت تاکی به این حیاط جان داده و تصویری زیبا ایجاد کرده بود.وارد خانه شدیم، اهل خانه با دیدن ما شوقی عجیب در چشمانشان دیده می شد.
آقای پایاب با صورتی چین و چروک که هر کدام حکایت از یک تجربه بود به استقبال ما آمد، مردی که هنوز ساده زیستی را حفظ کرده بود.
غلام رضا پایاب 55 ساله از اهالی روستای روشناوند، کشاورز و دامدار و جانباز 35 درصد 18 ماه از عمر خود را در جبهه سپری کرد سپس در تاریخ 5/10/65 به دست نیروهای بعثی ها به اردوگاه 11 موصل عراق منتقل می شود. وی دارای 7 فرزند، 2 دختر و 5 پسر می باشد که 3 فرزند ایشان دارای تحصیلات عالیه و مدرک فوق الیسانس هستند.
غلام رضا پایاب با چهره ای شاداب به بیان خاطرات دوران اسارت خویش می پردازد و برای بار دیگر صحنه هایی از اسارت را به خاطر می آورد و با لحنی آرام می گوید؛ با توجه به اعتقادی که عراقی ها به ماه رمضان داشتند در روزه گرفتن با مشکلات کمتری مواجه بودیم و ناهار  را به عنوان سحری به ما می دادند ولی در کل غذایی که به ما می دادند هم از نظر مقداری و هم از نظر کیفیت خوب نبود، به طوری که هنگام توزیع انگور، 8 دانه می شمردند و به هر نفر می دادند.
غلام رضا پایاب ادامه داد؛ اسارت مثل یک دانشگاه بود و هر کسی هر چیزی که یاد داشت به دیگری آموزش می داد ولی تنها مشکلی که در این زمینه وجود داشت این بود که قلم و دفتری نداشتیم و در صورت پیدا کردن قلم یا دفتری کل آسایشگاه را تنبیه می کردند. با این وجود داخل باتری های قلمی زغالی وجود داشت که از آن به عنوان قلم استفاده می کردیم و روی پوشه های سیگار یا کارتن های تاید می نوشتیم .
هر روز با زدن کابل به تن بچه ها، شمارش صورت می گرفت و روزانه 30 الی 20 کابل به تن بچه ها می زدند و درزمستان روز در میان ما را مجبور می کردند با آب سرد استحمام کنیم.
چیزی که در این بین توجه من را به خود جلب کرد، خنده ای بود که از روی لبان این آزاده محو نمی شد حتی زمانی که از شکنجه ها صحبت می کرد.
وی با اشاره به برنامه های نظافتی گفت؛ از نظر نظافت و بهداشت در کل صفر بودند به حدی که در این 4 سال مدت اسارت خویش از هزار و 500 نفر اسیر 300 نفر در اثر نارسایی دکتر به مقام شهادت رسیدند. و صبح ها با انبر دست گوش اسرا را فشار می دادند تا از خواب بیدار شوند، با جود این همه شکنجه توسل به 14 معصوم و یک دل بودن ما را نجات داد چرا که همه معتقد بودیم آخرین لباس کفن و آخرین متکا خشت خاک است.
غلام رضا پایاب به بیان یکی از دردناک ترین عذاب ها و شکنجه های خود در دوران اسارت پرداخت و گفت؛ در یکی از سال های اسارتم، 15 شعبان با خواندن شعری از امام زمان آنقدر مرا زدند که تا چند روز نمی توانستم از جایم بلند شوم به طوری که مچ دست و یکی از دنده هایم شکست.
وی تلخ ترین روز اسارت خویش را روز فوت امام (ره) دانست و با چشمایی اشک آلود که با بغضی عجین شده بود گفت؛ تمام ناراحتی من این است که چرا کم کاری کردم و از غافله عقب مانده ام. همچنین شیرین ترین خاطره ام زمانی بود که صلیب سرخ آمد و قرار بر این شد که آزاد شویم خوشحالی سراسر وجودمان را گرفته بود و در پوست خود نمی گنجیدیم ، آن روز تقریبا 700 نفر بودیم که قرار بود آزاد شویم و برای اولین بار در نماز جمعه شرکت کردیم .
در پایان خانم پایاب گفت؛ در تمام مدت اسارت، فکر می کردیم که ایشان مفعود الاثر شده اند و درست هنگامی که وارد ایران شدند و با اعلام رادیو متوجه شدیم که تمام این 4 سال اسیر بودند.

گفتگو با آزاده پایاب
گفتگو با آزاده پایاب
گفتگو با آزاده پایاب
لینک کوتاه : https://gonabadtimes.net/?p=1164

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • برچسب‌ها
    1392 آمریکا انتخابات امام جمعه امام جمعه گناباد امام خامنه ای ایران بجستان برجام برگزیده ها بیدخت جشنواره عمار حسن روحانی خامنه ای خراسان رضوی داعش دانشگاه آزاد دکتر حسن روحانی دکتر رجائی دکتر رجایی دکتر محمد رجائی دکتر محمد رجایی رجائی روحانی سعید جلیلی سومین کنفرانس مددکاری اجتماعی ایران شورای شهر شهردار گناباد علیرضا جاویدعربشاهی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی فرودگاه گناباد فرماندار فرماندار گناباد پرسپولیس قنات قصبه نماینده گناباد و بجستان هاشمی رفسنجانی مجلس مجلس شورای اسلامی محرم محمد رجائی محمد صفایی کاخک گناباد گنابادتایمز