مصاحبه ای متفاوت با فرزند مرحوم دکتر نقره

به گزارش گنابادتایمز به نقل از بیدخت اسپرت با توجه به نامگذاری استادیوم ورزشی بیدخت به نام مرحوم دکتر نقره و با توجه به حضور فرزند ایشان در بیدخت فرصت را غنیمت شمارده و مصاحبه ای با ایشان ترتیب دادیم . در ادامه مصاحبه با ایشان که در دفتر تربیت بدنی بیدخت در روز ۱۲ فروردین ماه انجام شد ملاحظه می کنید:

۱)با سلام و تبریک سال نو لطفا زندگینامه مختصری ازمرحوم دکتر نقره بفرمایید؟
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و خسته نباشید خدمت شما و تبریک سال نو خدمت شما مجموعه ورزشی شهر بیدخت
ایشان سال ۱۳۳۶( آنچه که در شناسنامه ایشون خورده با سن واقعی چند سالی اختلاف داره ). در بیدخت به دنیا آمدند. در یک خانواده مذهبی که سه برادر و یک خواهر داشتندو تحصیلات را از ۴،۵ سالگی به اصرار پدر و مادر وارد حوزه علمیه می شوند که البته در آن زمان مرسوم بوده که بچه ها برای آموزش قرآنی به حوزه میرفتند واستعداد ذاتی خوبی از خودشان به نمایش میگذارند و مورد توجه بزرگانی چون حاج آقای عفیفی قرار می گیرند و بعد از آن یک زندگی سراسر از سختی رو تجربه میکنند در سن ۱۵ سالگی پدرشون رو از دست می دهند و بخشی از فشارهای مالی و معیشت خانواده بر دوش ایشان می افتد ، هرچند برادر بزرگتر و مادرشون بودند.و الحمد الله پله های ترقی را به خوبی پشت سر میگذارندو نهایتا هم در حوزه و هم در دانشگاه یک شخصیت موفق می شوند و دکترای ادبیات عرب رو از دانشگاه تربیت مدرس کسب می کنند و حوزه را تا سطحی که فرصت داشتند ادامه می دهند . اما بیشتر به کارهای دانشگاهی علاقه داشتند و در همان سمت خدمت کردند . مرحوم استاد دانشگاه بودند و بعد از بازنشستگی نیز در چند دانشگاه تدریس داشتند مثل دانشگاه تهران،دانشگاه آزاد،دانشگاه پیام نور و نهایت هم در ۲۱ رمضان سال ۱۳۹۱ از دنیا رفتند
۲) در ارتباط با تربیت بدنی بیدخت آشنایی شما به چه صورت بود؟
آشنایی با تربیت بدنی بیدخت از زمان کودکی زمانی که به بیدخت می آمدیم . خوب الحمد الله ورزش بیدخت مخصوصا فوتبال سرآمد در شهرستان بود که در آن زمان تیم فجر افتخارات خوبی هم برای شهرستان هم برای بیدخت داشتند. لذا از همون بچگی با ورزش بیدخت آشنا بودم اما به شکلی که کمک کنم یا ارتباط تنگاتنگ برقرار بشود همین دو سه سال اخیر هم با باشگاه آوا و هم باشگاه فجر نزدیک تر شدیم و تربیت بدنی هم از زمانی که آقای قاسمزاده ریاست اون رو برعهده گرفتند و من متوجه شدم که میخوان از ظرفیت ها استفاده کنند. لذا از چند سال گذشته این ارتباطات بیشتر شده است.
۳) آیا فقط با رشته فوتبال در بیدخت آشنا هستید یا سایر رشته های ورزشی بیدخت نیز آشنایت دارید؟
به دلیل مختلفت مثل جذابیت و همه گیر بودن ورزش فوتبال به سمت این رشته رفتیم و بیدخت هم دو سال شده که سایر رشته ها فعال شده است و در گذشته بیشتر فوتبال بوده و سایر ورزش ها مثل شنا والیبال و سایر رشته ها اگه باشه دوست دارم. در سایر رشته های فعال بیدخت در صورت نیاز یاری خواهیم کرد.
۴) با توجه به نیازهای موجوددر بیدخت و تهران چرا اولویت کمک شما بیدخت بوده است؟
دلایل مختلفی دارد.ما بر اساس اسلام هم اگر در نظر بگیریم کمک کردن و یا صدقه دادن هم تاکید دارنداول اقوام درجه یک بعد آشناها بعد همشهری ها بعدا اگر در جای دیگری نیازی باشد . لذا براساس همان مسئله ای که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است وقتی شهر خودمون با همین مبلغ نا چیز کمک های ما زیرساخت های ورزشی خودش را درست بکند هم تاکید مسئولین کشور و هم تاکید رهبری و تاکید اکثر خانوادهاست که ابتدا شهر خود را بسازیم که اگر شهر پیشرفت کند در کنار آن به پیشرفت کشور و مردم کمک کردیم. مسئله دوم هم که من هیچ گاه فراموش نمیکنم یکی از ویژگی های منحصر به فرد که مرحوم دکتر نقره داشتند تاکید بر این دشتند که گره گشایی از کار مردم انجام دهند مخصوصا اگر می شنید یکی از همشهریانش دچار گرفتاری شده است بدون در نظر گرفتن مسائل بچه گانه ای که به وجود می آید اگر می دیدند مشکلی برای خانواده ای یا برای شخصی به وجود می آمده سعی میکردند تا آن مشکل را مرتفع کنند هرچند که در تهران فضاهای بسیاری وجود اشت که ایشان سخنرانی و تدریس کنند و هم کسب درآمد کنند ولی وقت و انرژی خودشان راوقف همشهری های خودشان در تهران کردند مثلا هیئت محبان القرآن که در سال ۵۶، ۵۷ توسط همشهریان ما در تهران بناشده ، ایشان بعد از ورود به تهران بدون هیچ دعوتی از ایشون به این هیئت ملحق میشوند لذا من به عنوان فرزند ایشان و اینکه اولویت با شهر است اینجا را انتخاب کردیم.
۵) با توجه به نامگذاری استادیوم به نام مرحوم نقره چه چشم اندازی برای آینده این نامگذاری متصور می شوید؟
در مورد نامگذاری که مسائل مختلفی وجود دارد و اینکه هیچ اصراری، هیچ اجباری از جانب من و خانواده دکتر نقره که این استادیوم و مجموعه ورزشی به نام ایشان شود وجود ندارد و از همین الان اعلام می کنم که هر زمانی که تربیت بدنی احساس کند نامگذاری نباید انجام شود اصلا برای ما مهم نیست و بازهم من از آقای قاسمزاده، تربیت بدنی و شورای شهر بیدخت برای این عمل تشکر میکنم. و نامگذاری این مکان ها به افراد ممتاز،( که حال من نمیگویم دکتر نقره تنها شخصیت خیلی ممتاز شهرستان بوده ولی حد اقل جزء یکی از شخصیت های ممتاز شهر ما هستند) علاوه بر الگوسازی مردم و ورزشکاران به دنبال این می روند که ببیند مثلا دکتر نقره چه کسی است و چرا به نام ایشان شده است و درباره ایشان تحقیق کنند و شناختن ایشان یک مسئله دیگر نشاط و پویایی در وجود همه که اعمال خیر خود را برای یکسری کارها محدود نکنند مثل مدرسه ساختن، مسجد ساختن، حسینیه ساختن در کنار آن زیر بناهای ورزشی یک شهر را ساختن حتی ساختن فضای سبز یک شهر و فضای مناسبی برای اینکه جوان ها بتوانند تفریح و ورزش کنند ساختن اینها در کنار مسجد و مدرسه لازم است و بسیار موثر است چون عقل سالم در بدن سالم است و اگر واقعا این نامگذاری حتی یک نفر رو ناراحت کرده و یا مشکل ایجاد کرده تربیت بدنی مختار ا ست این اسم رو برداردو ما هیچ اجباری و اصراری نداریم. و عملکرد ایشان مهم بوده برای ما و ما این کارها را به نیت باقیات و صالحات انجام می دهیم
۶) آینده ورزشی بیدخت از نگاه شما؟
من فکر میکنم آینده ورزشی بیدخت آینده خوبی خواهد بود چون این طور که پیداست این احساس نیاز رو خانواده ها بیشتر از قبل درک کردند بانوان در کنار مرد ها ورزش کنند و این لازمه برای یک جامعه سالم ومردم هرچه به سن بالا میرند یکی از بهترین راه های سالم ماندن خانواده ها روی کردن به ورزش است اما یکسری معایبی هم این کار داره که باید مرتفع بشود اما استقبال مردم و خانواده ها بیشتر شده و این خودش خیلی خوب است . و من به عنوان یک برادر کوچیکترتوصیه دارم اینکه انشالا بیشتر به بحث ورزش بپردازند و برای ورزش شهر خود هزینه کنند و اگر ما یک هزینه کم برای ورزش فرزند خود انجام بدیم بهتر از این هست که چندین برابر آن را خرج کنیم که آن را از دام اعتیاد خارج کنیم یا برای درمان بیماری خرج کنیم چون ورزش هم تن رو پرورش میده هم فکر .
۷)کلام آخر؟
من تشکر می کنم از همه افرادی که مارو قابل دونستن تا با اظهار نظر بپردازیم و به ورزش خدمت کنیم .، فقط یک روی صحبت با کسانی هست که مسئولیت دارند در شهر بیایید به سمت اینکه شایسته سالاری و تخصص را به آن احترام بگذارند و این کدخدابازی ها و کدخدامنشی ها دیگر جواب گو نیست.قدیم در شهر متخصص نبود اما به برکت نظام جمهوری اسلامی الان در هر خانواده ای دوسه متخصص در زمینه های مختلف وجود دارد و از این ظرفیت ها باید به صورت کامل استفاده شود و من به شخصی باور دارم که شهر بیدخت پتانسیل بالایی داره در همه زمینه ها و این کوتاه نظری ها و کوتاه فکری ها باعث شده برخی مردم رنجیده شدند و نسبت به مسائل بیدخت گوشه گیر شدند و با یکصحبت میشود اینها رو برگردوند و از اینها خیلی استفاده کرد. شورای شهر باید در جذب سرمایه ها در جذب مردم بیشتر فعالیت کنند. مسئله بعدی بحث ورزش تنها جایی که شاعبه سیاسی و جناحی ندارد و جایی است که مردم اونجا از هر گروه و جناحی باشند در اون یک دست و یک فرم می شوند ورزش است.افراد مختلفی که از نظر گرایش های مختلفی فکری که کاملا باهم تفاوت دارند در کنار هم قرار میگیرند و این بدان معناست که ورزش در جامعه ما مورد توجه قرار نگرفته و ورزش لازم است برای سلامت جسمی و فکری جامعه و من توصیم از خانواده ها از بزرگان این است که هم خودشان پیش قدم شوند برای کمک به این مسئله هم دیگران را امر به این کنن چون امر به ورزش امر به معروف است.
در مورد دکتر نقره هم ایشون از نظر تحصیلات دانشگاهی دکترا ادبیات عرب دارند از دانشگاه تربیت مدرس دانشگاه تهران از نظر علوم حوزوی ایشون در حد مطلوبی قرار داشتند از نظر جایگاه اجتماعی چه در تهران و چه در شهرستان جایگاه خوبی داشتند اما یکی از ویژگی های منحصر به فرد ایشون اینکه نسبت به ورزش بسیار حساس بودند هم در خانواده هم در اجتماع لذا ما در تهران صبح جمعه فوتبال داشتند اولین نفری که وارد زمین میشدند بودند و هرگز جایگاه و تحصیلات ایشون را دچار غرور نکرد و آخرین کسی هم که از میدان ورزش خارج میشد بودند و بزرگان رو هم ترغیب می کردند نکته دیگه اینکه در زمانی که مریضی ایشون حاد شده بود که حتی پیاده روی ساده برای ایشون ضرر داشت صبح جمعه می آمدند حتی شب ماه مبارک رمضان آخرین هفته ای که ما لیاقت داشتیم خدمت ایشون بودیم شب جمعه بچه ها سالن گرفته بودن که می رفتیم فوتبال بازی می کردیم که ایشون آمده بودند و در همان فضای باز زیر اندازی انداخته بودند و می گفتند من در محیط ورزشی احساس نشاط و شادابی میکنم و نییز در محیط کاریشون ایشون شاید کسی کمتر شنیده باشد که مسئول برگزاری مسابقات اسا تید بودند هرچند ایشون فوتبالشون خوب نبود اما ایشون در تیم هیئت علمی دانشگاه امام حسین تهران بازی کردند و حتی گل پیروزی تیم روهم ایشون به ثمر رسوند. حتی زمانیکه به بیدخت می آمدند چندین بار بازی کردند حتی در اختتامیه یک برنامه ورزشی در سالن سخنرانی کردند . به نظر من اگر بین ورزش و چیز دیگری ایشون میخواستند یکی رو انتخاب کنن مطمئنا ورزش رو انتخاب میکردند برای سلامتی جامعه .
من از عزیزان دیگه میخوام که به این قضیه کمک کنند و امر به ورزش امر به معروف و نهی از منکره و در جامعه ای که ورزشی باشد شاید از هر چند نفری یکی دچار انحرافات اخلاقی باشند اما در جامعه ای که ورزش در اون مرده باشه این طور نیست.

تشکر از شما. والسلام
 گزارش از مهدی دهمرده