متن بیانات ØØ¶Ø±Øª آیت‌الله خامنه‌ای Ú©Ù‡ در این Ùیلم می‌بینید (نماز جمعه تهران Û±Û³Û¶Û³/Û·/Û²Û°)
در آن هنگامى Ú©Ù‡ ØØ¶Ø±Øª به کربلا رسیده بودند Ùˆ عمربن‌سعد در روز چهارم Ù…ØØ±Ù… ظاهراً وارد کربلا شد. یک مدتى، چند روزى بین امام ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ عمر سعد هى Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ مى‌شد. چند بار عمر سعد بلند شد، آمد توى خیمه‌ى امام ØØ³ÛŒÙ†ØŒ نشستند با هم ØµØØ¨Øª کردند. در یکى از این ØµØØ¨ØªÙ‡Ø§ØŒ خطاب به عمر سعد جمله‌ى ØØ¶Ø±ØªØŒ جمله‌ى طلبگارانه است، به عمر سعد مى‌گوید، ØØ§Ù„ا این‌جا ببینید شما تصور وضع را بکنید، امام ØØ³ÛŒÙ† یک کسى است Ú©Ù‡ قیام کرده Ùˆ ØØ§Ù„ا آمده توى این بیابان به ØØ³Ø¨ ظاهر گیر Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ Ù…ØØ§ØµØ±Ù‡ شده، ظاهر قضیه این بود دیگر. ØØ¶Ø±Øª با یک مشت زن Ùˆ بچه با پنجاه، شصت Ù†ÙØ±ØŒ چهل، پنجاه Ù†ÙØ± آن روز شاید هنوز Ù‡ÙØªØ§Ø¯ Ù†ÙØ± هم نبودند.
با چهل، پنجاه Ù†ÙØ± مرد، جوان، پیر، همه جورى توى این بیابان ماندند، Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´Ø§Ù† هم چند هزار مرد مسلØÙ‰ Ú©Ù‡ پول Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ آمدند این‌جا آدم بکشند؛ ØÛŒÙˆØ§Ù†Ù‡Ø§Ù‰ ÙˆØØ´Ù‰ØŒ همان Ø¹ÙØ³Ù„ان‌الÙلوات Ú©Ù‡ خود ØØ¶Ø±Øª در Ù…Ú©Ù‡ ÙØ±Ù…ودند همانند گرگهاى درنده‌ى گرسنه‌ى ØµØØ±Ø§Ø¦Ù‰Ø› شمشیرها دستشان، نیزه‌ها دستشان Ùˆ دهانهاى بازشان را منتظر طعمه‌هاى امیرعبیدالله قرار دادند. یک عده اینجورى امام ØØ³ÛŒÙ† را Ù…ØØ§ØµØ±Ù‡ کرده‌اند. خب، ظاهر قضیه این است Ú©Ù‡ ØØ³ÛŒÙ†â€ŒØ¨Ù†â€ŒØ¹Ù„Ù‰ این‌جا گیر Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ دیگر، در یک چنین وضعى شما ببینید Ù„ØÙ† یک آدم چگونه خواهد بود. ØØ§Ù„ا هم ÙØ±Ù…انده‌ى همان لشکرى Ú©Ù‡ على‌الظاهر پیروز هست آمده توى خیمه‌ى امام ØØ³ÛŒÙ†ØŒ ØµØØ¨ØªÙ‰ Ú©Ù‡ بین اینها خواهد گذشت چگونه است؟
قاعدتاً این ØµØØ¨Øª این خواهد بود Ú©Ù‡ او ملامت کند، آقا چرا آمدى؟ ØØ¶Ø±Øª هم بگویند دیگر ØØ§Ù„ا شده یک کارى بکنیم، Ùلان. مى‌بینیم درست به عکس است. وقتى مى‌آید توى خیمه‌ى امام ØØ³ÛŒÙ†ØŒ امام ØØ³ÛŒÙ† سؤال مى‌کنند یابن‌سعد! تو چرا ØØ§Ø¶Ø± نیستى Ú©Ù‡ با ما ØØ±Ú©Øª کنى، قیام کنى؟
او مى‌گوید Ú©Ù‡ من بچه‌هایم در آن جایند Ùˆ گیر Ù…Ù‰â€ŒØ§ÙØªÙ†Ø¯. ØØ¶Ø±Øª مى‌گویند برو پس نجنگ با ما، از ÙØ±Ù…ان عبیدالله سر باز بزن. مى‌گوید نمى‌توانم، مى‌ترسم، به من ØÙ…له مى‌کنند، مالم را مى‌گیرند. یعنى ØØ¶Ø±Øª او را در موضع Ø§Ù†ÙØ¹Ø§Ù„ قرار مى‌دهد.
به او اعتراض مى‌کند Ùˆ او در صدد عذرخواهى از امام ØØ³ÛŒÙ† برمى‌آید. یک چنین روØÛŒÙ‡â€ŒÙ‰ قوى Ùˆ Ù…ØÚ©Ù…Ù‰.